Web Analytics Made Easy - Statcounter

مردی که در توهم شیشه‌ای دست به ۳ جنایت خونین در کرج زده بود ۴ماه زندگی مخفیانه داشت که در پلدختر به دام افتاد.

به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ۲۰ دی ماه پارسال از وقتی شروع شد که مرد همسایه با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که دو مرد جوان که در همسایگی‌شان زندگی می‌کنند توسط پسر جوان که با آن‌ها زندگی می‌کرد با چاقو زخمی شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خیلی زود گشت پلیس در محل جنایت که یک خانه مجردی در زورآباد کرج بود حضور یافت. فرید ۳۲ ساله و ناصر ۲۹ ساله در حالی که غرق در خون بودند به بیمارستان منتقل شدند. یکی از آن‌ها قبل از انتقال به بیمارستان درگذشت و دیگری هم دو روز بعد در بیمارستان درحالی که در کما بود جان باخت.

کارآگاهان جنایی در حالی که تحقیقات خود را با دستور بازپرس پرونده شروع کرده بودند مرد جوان دیگری دو روز بعد جسدش در خانه‌اش کشف شد. خانواده این مرد متأهل وقتی وارد خانه می‌شوند با جسد اصغر روبه‌رو می‌شوند که دو روز از مرگش گذشته بود.

با کشف این جسد بود که کارآگاهان جنایی با تحقیقات گسترده دریافتند این اجساد باهم رفیق بودند و رسیدگی به این پرونده حالت قتل سریالی به خود گرفت. متهم ساعتی بعد از این دو جنایت سومین جنایت خود را مرتکب شد.

هویت عامل جنایت که برای کارآگاهان رونمایی شده بود خیلی زود تحت تعقیب قرار گرفت.

اما متهم متواری شده و هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. تلاش‌های بی‌وقفه کارآگاهان جنایی البرز سرانجام به ثمر نشست و متهم فراری با هویت جعلی که برای خود انتخاب و زندگی جدیدی را شروع کرده بود شناسایی شد و در یک عملیات غافلگیرانه کارآگاهان توانستند ردپای او را در یکی از مراکز کمپ ترک اعتیاد پلدختر شناسایی و او را دستگیر کنند.

سردار حمید هداوند رئیس پلیس استان البرز درباره این پرونده گفت: وقوع ۳ فقره قتل با وارد آوردن ضربات چاقو به مقتولین در یک مدت زمان کوتاه در شهر کرج، با توجه به اهمیت موضوع بررسی آن در دستور کار اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان قرار گرفت.

تحقیقات اولیه کارآگاهان حاکی از این بود که هر ۳ مقتول از یکی از استان‌های شمال غرب کشور به منظور انجام کار به شهر کرج عزیمت کرده و در منزلی که اجاره کرده بودند به قتل رسیده‌اند.

فرمانده انتظامی استان البرز اضافه کرد: بلافاصله تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی قاتل آغاز و با به کارگیری اقدامات اطلاعاتی و پلیسی هویت قاتل شناسایی شد.

در ادامه پس از شناسایی مخفیگاه قاتل در یک کمپ ترک اعتیاد در استان‌های شمال غربی کشور، اکیپی از کارآگاهان با هماهنگی مقام قضایی به محل اعزام و در یک عملیات غافلگیرانه قاتل را دستگیر کردند.

متهم در تحقیقات تکمیلی انگیزه خود از انجام این اقدامات جنون‌آمیز را اعتیاد شدید و توهم حاصل از مصرف مواد روانگردان شیشه اعلام کرد.

فرمانده انتظامی استان البرز در پایان خاطرنشان کرد که متهم پس از تکمیل پرونده برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی خواهد شد.

گفتگو با قاتل

چند سال داری؟

۳۴ سال

چند کلاس درس خواندی؟

مدرک فوق لیسانس اقتصاد دارم.

به چه اتهامی دستگیر شدی؟

قتل

شغلت قبل از دستگیری چه بود؟

کارگر فصلی بودم.

چرا با مدرک فوق لیسانس اقتصاد کار مناسب نداشتی؟

چون سابقه کار نداشتم و هم اعتیاد داشتم به من کار نمی‌دادند.

چرا در خانه مجردی زندگی می‌کردی؟

از شهرستان آمده بودم جایی برای خواب نداشتم.

برای کار آمده بودی؟

بله.

چند وقت بود که دوستانت را می‌شناختی؟

چند ماه بیشتر نبود.

چرا سه نفر را کشتی؟ انگیزه‌ات چه بود؟

از چند هفته قبل برسر دخل و خرج خانه مجردی باهم اختلاف پیدا کردیم و من هم که شیشه می‌کشیدم به خاطر توهمی که داشتم تصمیم گرفتم آن‌ها را بکشم.

شنیدم قبل از این ماجرا هم نقشه قتل داشتی؟

بله چند روز قبل‌تر یکی از آن‌ها را کوه بردم می‌خواستم او را از کوه پرتاب کنم، اما شانس آورد و فرار کرد.

روزحادثه را برایمان توضیح بده؟

عصر بود با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم نقشه‌ام را پیاده کردم اول دو نفری را که با من زندگی می‌کردند یعنی فرید و ناصر را که ۳۲ و ۲۹ساله بودند با چاقو زدم بعد فرار کردم و به خانه اصغر رفتم.

چرا اصغر را کشتی؟

به خاطر اینکه او طرفداری آن دو دوستم را کرد من به او پناه برده بودم، اما او قبول نکرد... بعد از اینکه او را چاقو چاقو کردم ازآنجا گریختم.

بعد از فرار کجا رفتی؟

به استان‌های غرب کشور گریختم.

راجع به زندگی مخفیانه‌ات توضیح می‌دهی؟

بعد از فرار با هویت جعلی و مدارک جعلی زندگی تازه‌ای را شروع کردم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

راستش را بخواهید خیر و از اینکه به دام افتادم غافلگیر شدم.

الان که بازداشت شده‌ای چه احساسی داری؟

خیلی پشیمانم به خاطر شیشه توهم پیدا کردم و عقل از سرم پریده بود اختیاری از خود نداشتم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۳۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!

تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانه‌ای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه‌اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند.

بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل توسط پسرش در پاسداران
  • قتل مادر با دمبل به دلیل اعتراض به به‌هم ریختن خانه
  • قتل هولناک مادر با ضربات دمبل در پاسداران تهران
  • قتل مادر به دلیل اعتراض به به‌هم ریختن خانه
  • فیلم| اعتراف اشکان خطیبی به زندگی سخت در خارج از ایران؛ خودم به همه چیز پشت پا زدم
  • قتل هولناک مادر با ضربه‌های دمبل
  • فیلم| اشکان خطیبی به زندگی سخت در خارج از ایران اعتراف کرد: خودم به همه چیز پشت پا زدم
  • قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل توسط پسر
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • قتل مدیر عامل شرکت پخش لوازم آرایشی با ۳۷ ضربه چاقو